دلنوشته های عاشقانه ی من

دوستان عزیز نیت من از ایجاد این وبلاگ نوشتن گوشه ای از دغدغه ی روزمره ما جوانهاست جایی برای زدن حرفهایمان بی آنکه از گفتنش هراس یا نگرانی خاصی داشته باشیم

 

گر زخمهای من درد تـــو را دوا می کند ،
باکی نیست !
ضربه ها را محکمتر بزن رفیق !
قولمان همیشه یادم هست.. ما تا آخر با هم رفیقیم....
نوشته شده در جمعه 13 آبان 1390برچسب:,ساعت 23:24 توسط محبوبه جهان آرائی| |

 بعضی از آدم ها

به بعضی چیزها عادت نمی کنند...!

مثل من، به نبودن تو !!

 

نوشته شده در چهار شنبه 11 آبان 1390برچسب:,ساعت 12:48 توسط محبوبه جهان آرائی| |

نوشته شده در یک شنبه 17 مهر 1390برچسب:,ساعت 18:37 توسط محبوبه جهان آرائی| |

 اعتماد به نفس بعضی هارو اگه خر داشت آلان سلطان جنگل بود............!

.

نوشته شده در شنبه 16 مهر 1390برچسب:,ساعت 9:34 توسط محبوبه جهان آرائی| |

 دیگــَـ ر احتیــ ـاط لازم نیستــــــــ ــــ ـ


شِکستَــنی ها شِـ کـَــ ســـ تـ ــ


هَرطـــــور راحتیـد حَمل کــُـنید .

.
مُحکـَــــ ــم باش دِلَـــــــ م .. این دوره آخــــــ ــــ ـر ِ

نوشته شده در شنبه 9 مهر 1390برچسب:,ساعت 18:47 توسط محبوبه جهان آرائی| |

 گاهی 


دست " خـــودم " را می گیرم ، می برم هوا خوری ...



" یــاد " تو هم که همه 


جا با من است ...



" تنــهایــی " هم که پا به پایم میدود ...



میبینی ... ؟ وقتی که نیستی هم جمعمان جمع است 

نوشته شده در چهار شنبه 6 مهر 1390برچسب:,ساعت 16:24 توسط محبوبه جهان آرائی| |

 خیلی وقتها

خیلی حرفها تو این سینه صاب مرده داری

حرفایی که هیچ گوش شنوایی براش نداری

این حرفها عین یه توده میمونه که داره خفه ات میکنه

میخوام فریاد بزنم

گوشهاتون رو بگیرید

آآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآ آ آ آ آ آ...

*محبوبه*

نوشته شده در چهار شنبه 6 مهر 1390برچسب:,ساعت 7:11 توسط محبوبه جهان آرائی| |

 بغض، بزرگترین نوع اعتراض در برابر آدم هاست…

اگر بشکند دیگر اعتراض نیست التماس است!

” دکتر علی شریعتی ”

نوشته شده در چهار شنبه 6 مهر 1390برچسب:,ساعت 7:6 توسط محبوبه جهان آرائی| |

 

 

 وقتی خواستن ها بوی شهوت می دهند...

 

 

 


وقتی بودن ها طعم نیاز دارند...

 

 

 


وقتی تنهایی ها بی هیچ یادی از یار, با هر کسی پر می شوند...

 

 

 


وقتی نگاه ها ، هرزه به هر سو روانه می شود...

 

 

 


وقتی غریزه ، احساس را پوشش می دهد....

 

 

 


و وقتی انسان بودن آرزویی دست نیافتنی می شود...

 


نه! دیگر نمی خواهمت ، نه تو را و نه هیچ کس دیگری را ......!
!

نوشته شده در سه شنبه 5 مهر 1390برچسب:,ساعت 20:46 توسط محبوبه جهان آرائی| |

 ""نه نه گریه نمیکنم !""

""چیزی رفته در چشمم!!!""
.
.
.
.
.
""به گمانم یک خاطره است."".

 

نوشته شده در سه شنبه 5 مهر 1390برچسب:,ساعت 20:29 توسط محبوبه جهان آرائی| |

 

 

آنكه دستش را اينقدر محكم گرفته اي ديروز عاشق من بود

 

 

 


دستانت را خسته نكن

 

 

 


محكم يا آرام ، فردا تو هم

 

 

تنهايی...!!

نوشته شده در سه شنبه 5 مهر 1390برچسب:,ساعت 20:26 توسط محبوبه جهان آرائی| |

 

 

خودش را در آغوش دیگری پرت می کند ..

 

 

 


در تخت دیگری غلت می زند ...

 

 

 



اما ، خدا و خودش می داند که .....

 

 

 



... که دارد حواسش را پرت می کند ... 

 

 

 


که دارد میان درد عشق غلت می زند ...

 

 

 



دلش را جا گذاشته ...

 

 

 


می داند کجا ، اما نمیشــــــود برود سراغ دلش ...

 

 



راضی‌ست به غلت زدن و پرت شدن .. !

 

نوشته شده در سه شنبه 5 مهر 1390برچسب:,ساعت 20:22 توسط محبوبه جهان آرائی| |

 

 

 دلم میخواد محکم بغلش کنم بگم لعنتیییییییییییییی

 

 

من به آغوش تو عادت دارم نه آغوش تنهایییی

 

نوشته شده در سه شنبه 5 مهر 1390برچسب:,ساعت 20:15 توسط محبوبه جهان آرائی| |

 

 

کاش همانطور که از شکستن تکه ای شیشه

 

 

 


بر میگردی و نگاهش میکنی

 

 

 


وقتی دل مرا شکستی ، یکبار بر میگشتی

 

 


فقط نیم نگاهی میکردی

 

نوشته شده در سه شنبه 5 مهر 1390برچسب:,ساعت 20:13 توسط محبوبه جهان آرائی| |

 

 

 به روزها اعتماد نکن

 

 

 


روزها به فصل که می رسند رنگ عوض می کنند

 

 

 


با شب بمان

 

 

 


شب گرچه تاریک است

 

 


اما همیشه یک رنگ است

 

نوشته شده در سه شنبه 5 مهر 1390برچسب:,ساعت 20:4 توسط محبوبه جهان آرائی| |

 

 

خو لامصب چرا به هر کی میرسی میگی:

 

 

 

تو نیمه ی گمشده ی من هستی که دنبالت میگشتم .....

 

 

 


مگه نیمه ی گمشده ی تو به چند قسمت مساوی تو جهان تقسیم شده

 

 

 

که هر دفعه یکیشو پیدا میکنی !!!!!!

 

نوشته شده در سه شنبه 5 مهر 1390برچسب:,ساعت 20:0 توسط محبوبه جهان آرائی| |

 

 

 برای کسی که رفتنی است ،

 

 

 


راه باز کنید ،

 

 


ایستادن و منتظر ماندن ابلهانه ترین کار دل است

 

نوشته شده در سه شنبه 5 مهر 1390برچسب:,ساعت 19:59 توسط محبوبه جهان آرائی| |

 

 

انتخاب با توست ، میتوانی بگوئی : صبح به خیر خدا 

 

 

 


یا بگوئی : خدا به خیر کنه ، صبح شده . .

 

 


( وین دایر)

 

 

نوشته شده در سه شنبه 5 مهر 1390برچسب:,ساعت 19:57 توسط محبوبه جهان آرائی| |

 

 

وقتی خدا داشت بدرقه ام می کرد بهم گفت:

 

 

 

جایی که میری مردمی داره که میشکننت،

 

 

 

اما نکنه غصه بخوری،تو تنها نیستی،

 

 

 

تو کوله بارت عشق میذارم که بگذری،

 

 

 

قلب میذارم که جا بدی،

 

 

 

اشک میدم تا همراهیت کنه،

 

 

و مرگ که بدونی بر میگردی پیش خودم....

 

نوشته شده در سه شنبه 5 مهر 1390برچسب:,ساعت 19:53 توسط محبوبه جهان آرائی| |

 

 

 بیا 

 

 

 


و برای این دوست داشتن‌ات فکری بکن

 

 


جا نمی‌شود در من!

 

نوشته شده در سه شنبه 5 مهر 1390برچسب:,ساعت 19:45 توسط محبوبه جهان آرائی| |

 

 نه روز نه شب ...!

 


تنها شمارش نفس هاي تو


عمر من است ... !

 

نوشته شده در سه شنبه 5 مهر 1390برچسب:,ساعت 9:44 توسط محبوبه جهان آرائی| |

 

 مدتیه سرم متورم شده!! دكترا ميگن توده ای از حرفای نگفته در سر دارم!!!!

 

نوشته شده در سه شنبه 5 مهر 1390برچسب:,ساعت 9:41 توسط محبوبه جهان آرائی| |

 

 اگرمي دانستم نگاهت زبان نگاهم را نمي فهمد،هيچ گاه نگاهت نمي کردم

 

نوشته شده در سه شنبه 5 مهر 1390برچسب:,ساعت 9:38 توسط محبوبه جهان آرائی| |

 

 

 

پشت تنهائی های من که رسیدی

 

 

 


گوشهایت را بگیر

 

 

 


اینجا سکوت

 

 


گوش تورا کر می کند...

 

 

نوشته شده در دو شنبه 4 مهر 1390برچسب:,ساعت 19:40 توسط محبوبه جهان آرائی| |

 

 هیچ چیز بیشتر و بدتر از این مغز استخوان آدمو نمی سوزونه

 

که اطرافیانت بهت بگن که

 

اگه

 

دوستت داشت نمیرفت ... !!!!!

نوشته شده در دو شنبه 4 مهر 1390برچسب:,ساعت 19:32 توسط محبوبه جهان آرائی| |

 قول داده ام

هنگام شنیدن نامت بی خیال باشم !

از این قول در گذر !

چرا که با شنیدن نامت

صبر ایوب را کم دارم

برای فریاد نزدن!

نوشته شده در دو شنبه 4 مهر 1390برچسب:,ساعت 19:29 توسط محبوبه جهان آرائی| |

دردهایم را برایت گفته‌ام

بشنو اکنون این سکوت تلخ را

نوشته شده در دو شنبه 4 مهر 1390برچسب:,ساعت 19:28 توسط محبوبه جهان آرائی| |

 

 

 

 

هر طرف که میرم

 

 

 


چشام تو رو می بینه

 

 

 


از دلم شنیدم

 

 


عاشق شدن همینه

نوشته شده در دو شنبه 4 مهر 1390برچسب:,ساعت 19:24 توسط محبوبه جهان آرائی| |

 

 

می توان پر کرد...

 


فاصله هایی بلــــــــــــــــــــــــــــ
ــــــــــــــــــــــــــــــ

 

ــند را..

 

 

 

.
با يک پيام ساده و کوتاه...

 

 

 


کافيست بنوسی :

 

 



"دوستت دارم..."

 

نوشته شده در دو شنبه 4 مهر 1390برچسب:,ساعت 19:19 توسط محبوبه جهان آرائی| |

 

 

 من از اعدام نمی ترسم..

 

 

 


نه از چوبش ، نه از دارش

 

 


من از پایان بی دیدار می ترسم ..

 

نوشته شده در دو شنبه 4 مهر 1390برچسب:,ساعت 19:14 توسط محبوبه جهان آرائی| |



قالب جدید وبلاگ بوسه باران دات کام